🔰امام حسن عسکری علیهالسلام:
شیعیان ما در اندوهی دائم به سر میبرند، تا فرزندم(مهدی)، که پیامبر(ص) بشارت ظهورش را داده، ظاهر شود.
📚بحار، ج۵۰، ص۳۱۷
تا امام عصر ارواحنافداه نیایند، غم و غصه و اندوه برای شیعیان و اهل عالم هست. حالا هر روزی به یک شکلی! یک روز کرونا؛ یک روز جنگ، تنگنا های اقتصادی، بیماری های جدید و...
دلمون رو به هیچکسو هیچ چیز و به وعده وعیدهای دروغین خوش نکنیم!
فرج و گشایش فقط در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و بس...
امام زمان(عج) خطاب به مرحوم محمد علی فشندی تهرانی : شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند. اگر بخواهند و دعا کنند، فرج ما می رسد. «کتاب شیفتگان حضرت مهدی(عج)،ج1،ص155»
این ندای غریبانه امام معصومی است که از دعای مردم و درخواست آن ها برای ظهور خویش هیچ هدفی جز نجات بشریت ندارد.
این ندای مظلومیت از جفای ماست، از جفای مایی که زیر بیرق جد اش سید الشهدا(ع) سینه می زنیم، برای مظلومیت خاندانش گریه می کنیم، آنگاه به تنها بازمانده آن ها پشت کرده، او را آواره بیابان ها کرده و ندای مظلومیتش را نادیده گرفته ایم.
ما را چه شده؟ چرا بیدار نمی شویم؟ این همه بلا و مصیبت و فلاکت و سختی و بیماری وجنگ و بدبختی ما را از این خواب هزار و صد و چند ساله بیدار نمی کند؟
مگر یقین نداریم که ظهور آن حضرت نقطه پایانی بر تمام مصیبت ها و شرارت هاست.
تا دیر نشده کاری کنیم...
نقل میکنند که شاه عباس صفوی وقتی میدان نقش جهان را میساخت، دم دمای غروب خودش میرفت و مزد کارگران را میداد. کارگران هم برای دیدن شاه و هم برای گرفتن پول صف میکشیدند و خوشحال و قبراق مدتها در صف میماندند تا از دست شاه پول بگیرند. در این میان عدهای بودند که کار نکرده بودند و روی خاک غلت میزدند و لباسهای خود را خاکی میکردند و در صف میایستادند تا بدون زحمت کشیدن حقوق دریافت کنند. وقتی نوبت به آنان میرسید، سر کارگرانِ عصبانی که کار نکردهها را خوب میشناختند، به پادشاه ندا میدادند و کارگران خاک مالیشده را با فحش و بد و بیراه بیرون میانداختند اما شاه عباس آنها را صدا میزد و به آنها نیز دستمزد میداد و میگفت: من پادشاهم و در شان من نیست که اینان را ناامید برگردانم!
یا صاحب الزمان!
مدتهاست در بساط شما خودم را خاکمالی کردهام!
گاهی در نیمه شعبان،
گاهی در محرم، در عزای جدّ مظلومتان؛
گاهی در زیارت و گاهی در قنوت نماز، دعایتان کردهام!
تباکی کرده و پیراهن سیاه به تن کرده وخود را به عزاداران با اخلاصتان شبیه کرده ام.
خودم میدانم کاری نکردهام؛ ولی خوب یاد گرفتهام خودم را خاک مالی کنم و در صف، منتظر بمانم تا دستمزد دریافت کنم.
می دانم که شما کریم از اولاد کریمانید ،و با کریمان کارها دشوار نیست .
ای پادشاه مُلک وجود!
این دستهای نیازمند،
این چشمهای منتظر،
این نگاههای پرتوقع،
گدای یک نگاه شمایند! یک نگاه!
از همان نگاهها که به کارکردههای با اخلاصتان میکنید!
«سدیر صیرفی» میگوید: با همراهی «مفضل»، «ابوبصیر» و «ابان» به محضر مقدس امام صادق(ع) شرفیاب شدیم، او را مشاهده کردیم که بر روی خاکها نشسته، یک جامة خیبری، بییقه و آستین کوتاه بر تن دارد، همانند مادرِ فرزند مرده گریه میکند، سراسر وجود مقدس آقا را حزن و اندوه فرا گرفته، آثار غم و اندوه در وجنات صورت ظاهر گشته، رنگ چهره به کلی دگرگون شده، سیل اشک از دلی پر خون و قلبی پر التهاب برخاسته، بر گونههای مبارکش فرو میریخت و این گونه زمزمه میکرد:
ای سیّد و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده، آسایش و آرامش را از دلم سلب کرده است...
سدیر میگوید: هنگامی که امام صادق(ع) را این چنین پریشان دیدیم، دلهایمان آتش گرفت و هوش از سرمان پرید، که چه مصیبت جانکاهی بر حجت خدا روی داده؟ چه فاجعة اسفباری بر او وارد شده است؟!
عرض کردیم:ای فرزند بهترین خلایق! چه حادثهای بر شما روی آورده که اینچنین سیل اشک از دیدگانتان فرو میریزد؟! و اشک مبارکتان چون ابر بهاری بر چهرهتان سرازیر شده است؟! چه فاجعهای شما را اینچنین بر سوک نشانده است؟!
وجود مقدس حضرت صادق(ع) چون بید لرزید و نفسهای مبارکشان به شماره افتاد، آنگاه آهی عمیق به پهنای قفسة سینه از اعماق دل برکشید و به ما روی کرد و فرمود:
صبح امروز کتاب «جَفر» را نگاه میکردم و آن کتابی است که همة مسایل مربوط به مرگ و میرها، بلایا و حوادث را تا پایان جهان در بر دارد. این کتاب را خداوند به پیامبر خویش و پیشوایان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در این کتاب، تولد، غیبت و درازی غیبت و دیرزیستی قائم ما و گرفتاری باورداران در آن زمان، راه یافتن شک و تردید بر دل مردم در اثر طول غیبت و مرتد شدن مردم از آیین مقدس اسلام را خواندم و دیدم که چگونه رشتة ولایت را که خداوند در گردن هر انسانی قرار داده، میگسلند و از زمرة اسلام بیرون میروند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پیکرم فرو ریخت.
طوسی، محمّد بن حسن، کتاب الغیبه، ص 167.
*بی احترامی به مادر، باعث سلب همه درجات می شود.
یک وقت هست که انسان ممکن است خود را اهل درجات و کمالات بداند و یک عملی را مرتکب شود که مادرش از او برنجد. ممکن است خود را ذی حق بداند و بگوید من بر حق هستم. تو اگر بر حق هستی که جلوی شأن و مقام مادر را حفظ بکنی چرا عملی انجام دادی که سبب شد این مادر برنجد؟
تمام درجات معنوی انسان را می گیرند. یک قفلی به قلب انسان زده می شود و خدا نکند به آن حد برسد که خدا بفرماید: "ختم الله علی قلوبهم و علی ابصارهم و علی سمعهم و علی ابصارهم"(بقره/ 7). آن وقت دیگر هیچ چیز نمی بیند و هیچ چیز نمی فهمد. اینجا می شود که از علم این، بوی تعفن به هوا بلند می شود.
استاد اخلاق، حاج آقا زعفری زاده
__________________________________________________________________________________
**گاهی یک اخم کردن به پدر و مادر، انسان را صد سال عقب نگه می دارد.
استاد فاطمی نیا
__________________________________________________________________________________
*** می خواهد برود به جمکران، حالا با مادرش هم بحثش شده، دوستانش هم دم در هستند، مادرش همینجوری نگاه می کند، مادری که این همه زحمتش را کشیده و شب ها را نخوابیده، حالا این جوان عصبانی شده است و خداحافظی هم نمی کند.
خیلی خوب این کار را کردی؟ جمکران می روی بدون خداحافظی و در حالی که از دست مادرت عصبانی هستی؟
خیلی معذرت می خواهم من را ببخشید، آدم باید خیلی احمق باشد فکر کند از مادر خداحافظی نکند، امام زمان به او نگاه می کند!!!
استاد فاطمی نیا
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی: در مورد زیارت عاشورا سهل انگاری نکنید. بدانید بسیاری از علما به واسطه توسلات به درجات رفیع رسیدند. از جمله آن توسلات؛ مداومت بر خواندن زیارت عاشورا است.
دریافت متن زیارت عاشورای امام حسین(ع)
استاد علی اکبر رائفی پور:
به نیابت از امام زمان حج برید، به نیابت از امام زمان زیارت برید، به نیابت از امام زمان صدقه بدهید، به نیابت از امام زمان دستگیری بکنید، هر کار خیری انجام می دهید ثوابشو تقدیم کنید به امام زمان و نزدیکان امام زمان ...
این یک بازتابی داره اول از همه در وجود تو اتفاقاتی رقم میخوره یکسری چیزهایی جابجا میشه، روابطی ست در عالم که ما سر در نمیاریم. دوم اینکه یک واکنشی قطعا خواهد داشت،
اهل بیت بدهکار کسی نمی مانند. به نیایت از امام زمان زیارت رفتی به نیابت از شما زیارت خواهد کرد.حالا خود دانی زیارت من و شما چه خواهد شد، زیارت ایشون چیه...
مرحوم علامه مجلسی نقل می کند: فردی به نام ابوالوفای شیرازی در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت(ع) می شود. شب در عالم رویا، پیامبر اکرم(ص) را زیارت می کند. حضرت به او (ابوالوفای شیرازی) می گویند: اگر کارد به استخوان رسیده و شمشیر به گردنت رسید، فرزندم مهدی(عج) را صدا بزن و بگو: یا صاحب الزَّمان انا مُستَغیث بک. الغوث ادرکنی ( مهدی جان؛ من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...) ابوالوفاء می گوید: من این جملات را در عالم رویا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: به منجی عالم بشریت. به فریادرس درماندگان و بیچارگان. سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم. بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفاء داد و آزادش کرد. بحارالانوار، جلد53، صفحه 678
اگر بدانید امام زمان ارواحنافداه چقدر مشتاق هستند که بین شما باشند! وقتی شما چه با توجه و چه بی توجه در خانه ات نشسته ای و به یاد امام زمان ارواحنافداه می افتی،امام زمان ارواحنافداه به یادت می افتد.
یعنی آقا خواسته و یادت بوده، تو هم قلبت متوجه شده و یک دفعه به آن مغناطیس بزرگ کشیده شده که همه عالم را جذب کرده است. قلبت یک دفعه به یاد امام زمان ارواحنافداه می افتد. می گویی: آقاجان! می فرماید: جانم! (حالا تو نمی شنوی و گوش تو به خاطر گناه سنگین است و عیب دارد.)
استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد
مهدی فاطمه تنهاست، از او یاد کنیم
حتما شنیده اید که آنقدر عظیم است سوره مبارکه توحید که ثواب خواندن سه مرتبه آن، برابر است با ختم تمام سوره های قرآن کریم. مقید باش بعد از نماز های پنج گانه ات حتما سوره توحید را بخوانی و هدیه بدهی به امام زمانت. که البته آن بزرگوار، بدهکارت نخواهد ماند و تو را به واسطه این ختم قرآن های روزانه ات دعای مخصوص می کند و نور و برکت تمام زندگی ات را در آغوش می گیرد.
شوخی نبود که، شب عروسی بود. همان شبی که هزار شب نمی شود. همان شبی که همه به هم محرمند... همان شبی که وقتی عروس بله می گوید، به تمامی مردان داخل تالار محرم میشود! همان شبی که فراموش می شود عالم محضر خداست... آهان یادم آمد! این تالار محضر خدا نیست، تا می توانید معصیت کنید!
همه و همه آمدند... اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد، حق پدری دارد بر ما...! مگر می شود او نباشد؟! عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود... به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: ورود امام زمان ممنوع!!! دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسی ات مبارک ولی... ای کاش کاری می کردی تا من هم می توانستم بیایم... مگر می شود شب عروسی دختر، پدر نیاید؟! من آمدم اما... گوشه ای نشست و برای خوشبختی دخترش دعا کرد...
*****
مولا جان! چه ظالمانه یادمان می رود که هستی!
ما که روزی مان را از سفره تو می بریم و می خوریم، اما با شیطان می پریم و می گردیم...
می دانم گناه هم که می کنیم، باز دلت نمی آید نیمه شب در نماز دعای مان نکنی... هر چه باشد شما رحمت واسعه ی حق هستید...
یکی از شیفتگان حضرت ولی عصر ارواحنافداه که در عالم کشف و شهود خدمت ایشان مشرف شده، ایشان را بسیار غمگین می بیند. از حال آن بزرگوار سوال می کند. حضرت می فرمایند: دلم خون است. دلم خون است...
آری دلش خون است، از ظلمها و ستم ها، از گناهان دوستانش، از
بی وفایی یارانش
آری مولای ما در غربتی عجیب با گناهان ما می
سوزد و می سازد و اشک می ریزد و هیچ گاه به دوستان بی وفایش نفرین نکرده است و
نخواهد کرد چرا که او مظهر احسان الهی است. بیایید کمی با خودمان رو راست باشیم.
از شما و خودم می پرسم. برای آقایمان چه کار کرده ایم؟
حقیقت این است که اگر ما او را می خواستیم می آمد. ولی ما او را رها کردیم و پی کار های خویش رفته ایم... خوب بنگرید در جامعه ای که منسوب به مولای زمین و آسمان، حضرت مهدی(عج)، است در رسانه هایش تبلیغ برای تنقلات و زوائد زندگی خیلی بیشتر از تبلیغ برای آن امام عزیز و مهربان است. آیا این ننگ نیست؟
واقعا جای تاسف است که مردم و مسئولان ما از صاحب اصلی این نظام مقدس و این انقلاب اسلامی، همان آقایی که از حتی بسیار قبل تر از شروع انقلاب، بنیان گذار این انقلاب را مدد و تایید نمود و در تمام بحرانهای بعد از انقلاب او را یاری نمود. همان مولایی که در طول هشت سال دفاع مقدس مستقیم و غیر مستقیم به رزمندگان مان کمک و مساعدت نمود. همان آقایی که هم اکنون نیز بزرگترین و قدرتمند ترین حامی و پیشتیبان ملت مظلوم ایران و همه مسلمانان و مقام معظم رهبری است.
آیا بی انصافی نیست از این آقای غریب و مظلوم عالم، که هرچه داریم به برکت وجود مقدس و نازنین این بزرگوار است غافل باشیم؟ به خدا قسم بی انصافی است که در این عالم، دل به هر بی سو پایی ببندیم و به یاد هر فاسد و فاسقی باشیم ولی امام مهربان مان را که لحظه ای از یاد شیعیان و محبانش غافل نیست، فراموش نمائیم.
مع الاسف با اینکه ما از یاد آن حضرت غافلیم، اما ایشان خیلی مهربان و رئوف است. هر چه باشد پسر علی(ع) و فاطمه(س) است. او به بدی ما نظر نمی کند و دست به دعا برداشته و برای همه ما دعا می کند. حضرت حجت(عج) وقتی گنهکاری ما را می بیند، برای هدایت ما اشک می ریزد و از غفلتمان خون دل می خورد. بگذریم.
اگر گره یا مشکلی در زندگی ات داری؛ اگر بیماری و یا کسالتی داری و یا مریضی در خانواده ات داری؛ اگر از همه دنیا خسته شده ای؛ از او یاد کن. با او درد و دل کن. بی گمان دعای مستجاب ایشان شامل حالت خواهد شد.
ولی جان مولا(ع) هر که هستی مرد باش! و به سمت او بازگرد... او منتظر ماست...
من الغریب الی الحبیب...
وای از عاشقی که این ندا از امام غریبش به گوشش برسد و آرام و قرار بگیرد...
حسین جان!
به کجا رسید غربتت در میان این مردمان کوفی، که این گونه ناله غربت سردادی!!!
شیعه بمیرد که تو این همه تنها شدی حسین...
خوش به حال حبیب که با شنیدن این کلامِ غریبی تو، هزار باره در راهت جان داد...
و وای بر ما که نالة من الغریبِ مولای زمانمان را حتی نمی شنویم...
برو گریه کن...
التماس کن از خدا...
بگو نمی تونم از موقعیت گناه فرار کنم. فقط زار بزن، گریه کن و ازش بخواه.
اونقدر این خدا کریمه که موقعیت گناهو فراری میده...
تو فقط میون گریه هات بگو:
دیگه نا ندارم بلندشم
بگو میخوام گناه نکنم ها ولی زورم نمیرسه.
معجزه میکنه برات.
فقط شرطش شکستن دله. خیلی گریه کن.
*************************************************************
و یا از امام زمانمون کمک بخوایم...
میگه به آقای بهجت گفتم: نفسم خیلی اذیتم میکنه.
گفت: شکایتش رو به امام زمانت کن.
امام عصر(عج) در پاسخ به سوال مرحوم آیت الله مرعشی نجفی که پرسیدند:
مولا جان! آیا بد نیست با وجود امام معصوم به علمدار کربلا قمر بنی هاشم(ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟
حضرت حجت اواحنافداه فرمودند: نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم بلکه شما را راهنمایی می کنم که چون خواستی از حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام حاجت بخواهی این چنین بگو: یا ابا الغوث ادرکنی
کتاب توجهات حضرت ولی عصر- صفحه 160
دخیلک یا ابوفاضل. اللهم عجل لولیک الفرج بحق مولانا ابوالفضل العباس.
آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدارشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت.
آیت الله صدیقی:
آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از
ایشان راجع به آقای خامنه ای سوال کردم و
حضرت ولی عصر ارواحنافداه پاسخ دادند: "
آقای خامنه ای از ماست."